شعر

بازآ که در به روی تو امشب گشوده‌ام
یک شعر عاشقانه برایت سروده‌ام
بازآ که با تو شور و جنونم دگر شود
ابزار گفت‌وگوی من و تو هنر شود
بازآ که بی‌تو هیچ من آدم نمی‌شوم
جز تو به پای هیچ‌کسی خم نمی‌شوم
بازآ که با تو شاعر شوریده‌تر شوم
قندم که در دهان تو صرفاً شکر شوم
بازآ بازآ «بازآ هرآنچه هستی … ادامه خواندن شعر